1) گاهی گوهرت بیشتر از قالب حقیرانه این دنیاست. مجبوری تحمل کنی تا مستقل شی تا شاید زمینه اش فراهم شه تا به علایق هم اگه شد بپردازی. این تفاوت  و برخلاف جهت رود شنا کردن تا زمانی میتونه تحمل بشه و بعد از اون می تونه به فروپاشی روحی روانی یا تباهی کامل بیانجامه شایدم سکوت و انحلال در رویه سطحی موجود.

2) هندفری یکی از نعمات بهشتیه که بر انسان ارزانی شده. میتونی صبح از بتهوون و واگنر گوش بدی تا یوگنی گرینکو و قطعه دلکشش که بهش حدیث خستگی و دلمردگی میگم یا جواد معروفی و و و . موسیقی نوشیدنی گواراییه که میتونه . حتی یادم رفت کلاه بپوشم تو مسیر برگشت و مثل همیشه مسیر بنیاد تا دانیال چسبید.

3) ولی روزگار از جهتی هم دلچسبه وقتی بدونی پشت این استرس ها و دلتنگی ها و سختی ها هیچی نیست و باید کمی بیخیال تر باشی و لول رو پایین بیاری.

4) روزگار بالا و پایین زیاد داره ولی وقتی دل اگیز میشه که خودت اونو شکل بدی. خودت تاریخ ساز بشی. نه تاریخ جهان بلکه تاریخ شخصی خود و پیش بری و بتازی!

5) این آخر هفته رو از دست نمیدم. بقول پنجه پلنگ در فیلم آپوکالیپتو من پنجه پلنگم. اینجا جنگل منه و من نمی ترسم! ( این جمله ای که استرستو ازم دور میکنه و دعوتیه به دنیای بی پایان تخیل. چه خلق فانتزی و چه تماشای فانتزی)

فانتزی