اندر احوالات شاه بی تاج و تخت نومه نور 38: بازگشت به زمین
1) بعد از مدتها یه مطلب داشتم که مطلب داشتم که مستقیما ذهنیاتم رو منتقل می کرد واقعا این اواخر خیلی هارو دیدم که در واتس آپ یا اینستاگرام شبیه بچه ها شدند که به خاطر بود شیر گریه می کنند و واکنش های عجیبی شون میدن. واکنش های که گاهی خیلی عصبی و با موج منفی و گاه بی ادبانه است و بدبختانه در طیف های مختلفی هست البته در لایه ها بالاتر اعم از هنرمند و سیاستمدار و قشرهای مختلف این مورد هست به خاطر همین مجبور شدم یه مطلب در این مورد بزارم البته در وبلاگ و کانال.
2) الان که نگاه می کنم این مطلب که نوعی نگاه هثست رو میشه در کنار نقد و معرفی روتین در سایت هم آورد. خیلی مایلم اگر بازم انرژی داشتم یه پست در مورد پیام غیر مستقیم و مستتر در یک اثر هنری رو بنویسم.
3) افلاطون در تمثیل غار به تفاوت حقیقت و مجاز می پردازه. اینکه احوالات ما در دنیا به نوعی مجازه و حقیقت اون در دنیای دیگه آشکار میشه. اگار که زنگی خواب و رویاییه. این امر میتونه هم زندگی رو زیبا کنه و هم سرشار از اندوه و حسرت و حتی در حالت بد، آکنده از بدی و پستی. و چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند. افسانه رنگی از حقیقت داره ولی اگه اون داستان دیگه رنگی از حقیقت هم نداشته باشه چی؟ تقریبا میشه احوالات کنونی ما ابنا بشر.
4) سفرم خوبه و بهرحال به خاطر گریز از رخوت به مسافرت رفتم ولی سفر مهم تر سفر و اصلاح دائمی درونیه طوری که درونمون بهاری باشه و تراوش ذهنی و درونی ماهم رنگی از همین هارو داشته باشن.
5) خب نغمه هایی تنهایی هم با پارت دهم به پایان خودش رسید. این کار که یک کار نیمه مستقلم بود دیگه الا جز خاطراته مگر اینکه نیاز باشه ویرایشش کنم. باید بچسبم به ایده های ارجینالم و اونهارو کامل کم یا بهشون رنگ عینیت ببخشم. نویسندگی برای من خیلی با ویرایش یا ترجمه یا نقدنویسی متفاوته چون در اونها یه جنبه مالی وجود داره ولی باز کار فرد دیگه ای رو ارائه میدی یا تحلیل میکنی ولی در اینجا به خلق میرسی ولی حیف که در ایران از باب این خلق و رویاپردازی نمیشه چندان انتظار مشوق های مادی رو داشت مگر به سبک شاخ های مجازی مخاطب پیدا کرد و بعد کار رو ارائه داد و این واقع گرایانه ترین راه حله ولی در اون به چیزی تبدیل میشم که ازش متنفرم . واقعا درونمایه کاری که خلق میکنم زدیک به خود منه و می تونم وجه تبلیغاتی یا معرفی غیر از چیزی داشته باشم که هستم.